توسعه واژه‌ای است کیفی و چندوجهی که مانند بسیاری از مفاهیم دارای سابقه و سرگذشت خاصّی می‌باشد. رفاه اجتماعی از آرمانهای بشر است و به دلیل اهمّیّت آن در طول تاریخ هر کسی با هر تفکّری، هم در دوران سنّت وهم در دوران مدرنیته به طرح آن پرداخته است. امّا چون این بحث ذاتاً اقتصادی است تحلیل نظریّات موجود به حیطه‌ی این علم مربوط می‌شود. انسان، توسعه و رفاه اجتماعی از جمله مفاهیمی هستند که دارای تاریخ تولّد ودوران تکاملی مشترکی هستند یعنی دویست سال پیش هنگامی‌که در فرایند تولید به انسان صرفاً به عنوان نیروی کار نگریسته می‌شد، در آن زمان رفاه اجتماعی نیز فقط تابع عامل درآمد بود و معیارهای توسعه، کمّی بودند. امّا بعد‌ها با ظهور کسانی چون مازلو، که متوجّه شد انسان نیازهای مختلفی دارد. در حوضه‌ی اقتصاد نیز موجب گشت که در تعریف و شاخص‌گذاری مفاهیمی چون فقر و رفاه بازنگری شود این مفاهیم به مرور زمان مراحل تکاملی خود را طی کردند ماحصل نظریّات رفاه اجتماعی در اقتصاد متعارف در نظریّه‌ی سِن تبلور یافته است. 

ادامه‌ی مطلب